انگشت اشاره

انگشت اشاره

انگشت اشاره

انگشت اشاره

همون لحظه ای که می گی هیچی بعید نیست، با یه قاطعیتی می گی این جمله رو و خودت رو واسه خیلی اتفاقا اماده کردی،حتی همون لحظه هم فک می کنی اتفاق افتادن یه سری چیزا برای تو بعیده.

بعد؟ زندگی کصافتش رو بهت یه جوری نشون میده که برای همیشه خفه شی با هرچی امید و ایمان و کوفت و زهرماره

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا دوشنبه 30 شهریور 1394 ساعت 23:57 http://zarrafeam.persianblog.ir

عزیزم منظورم این نیس حرف بزنی.اتفاقا باید بنویسی.بایذ حایی باشه که راحت حالت بد باشه

اوهوم سارا...مرسی برای همه ی دعاها و ارامشی که سمتم می فرستی.مرسی...

عسل دوشنبه 30 شهریور 1394 ساعت 20:18 http://withgod.persianblog.ir

کاش بنویسی چی شده پرستوی عزیز
ازون روز ک اون پست رو نوشتی تو فکرتم

نوشتنش هیچ کمکی نمی کنه عسل... و حتی به خودم نمی تونم بلند بلند بگم، چطو بنویسمش؟

سارا دوشنبه 30 شهریور 1394 ساعت 19:47 http://zarrafeam.persianblog.ir

از ناراحتیت ناراحتم :(

متاسفم که ناراحتتون کردم سارا، اما اینجا تنها جاییه که می تونم حرف بزنم... اگه اینارم ننویسم خفه میشم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.