انگشت اشاره

انگشت اشاره

انگشت اشاره

انگشت اشاره

* ازش پرسیدم: نظرت در مورد این جمله چیه؟
"هر فردی بهترین هم که باشد، اگر زمانی که باید باشد نباشد، همان بهتر که نباشد"
گفته خوبه. ایتز ترو
گفتم: این چطور؟

"دستی که تو را کشته، زخم هایت را چگونه شفا خواهد داد؟"
گفته این خوب نیست
گفتم اما راسته
گفته چیو می خواد بگه؟
گفتم چیزی مثه همون جمله ی اول رو
گفته اما اونو نمی گه
گفتم یه کم هارش تره

و فک کردم که چقد این دو تا جمله این روزا تو ذهنم می چرخن، چقد زمزمه می کنمشون... 

** گفتم می دونی دوس ندارم حالا بین همه ی اون گیر و گورایی که اونجا داری، بین درگیرات، منم از این ور بشم برات یه درگیری... که بگی حالا مشکلات خودم اینجا کم بود، اینم اضافه شد
گفته: خدا شاهده حتی به این موضوع فکر نکردم، حتی از ذهنم همچین چیزی عبور نکرده...
دلم یه جوری شد از شنیدن جمله ش، از اون قسم اول جمله ش... 


*** بش گفتم: هنوزم بغلت می تونه خیلی از مشکلات رو حل کنه و این چیز کمی نیست...


**** یه بار اینجوری کباب تابه ای درست کنید
کباب رو که پهن کردید کف ماهیتابه، روغن نریزید. زیرش رو کم کنید در ماهیتابه رو بذارید. وقتی حسابی به اب افتاد، در ماهیتابه رو بردارید، زیر گاز رو یه کم زیاد کنید و بذارید ابش کامل خشک شه. یه کم روغن بریزید حالا و بذارید سرخ شه. وقتی سرخ شد برگردونید کباب رو، گوجه ها رو با پوست نگینی خرد کنید بریزید رو کل سطح کباب. یه لایه بپوشونه روش رو. ٢-٣ تا فلفل شیرین همدانی از این توپولا یا ٣-٤ خلال فلفل دلمه هم بریزید رو اون گوجه ها. زیاد نباشه اما. نصف لیموی کوچیک هم بچلونید رو لایه ی گوجه و فلفل. نمک بپاشید رو گوجه ها و فلفل سیاه.تو روغن بغل کباب، ٢ قاشق سرخالی رب سرخ کنید، رب که سرخ شد، نصف فنجون اب بریزید. در قابلمه رو بذارید. بذارید گوجه ها اب بندازن و با اون سس کباب تابه ایتون بپزه. و اب گوجه ها که خشک شد و به روغن افتاد، غذاتون اماده س... این مدلیه که من کباب تابه ایمو می پزم و همممه عاشقشن. مخصوصن عموخسرو. اون روز می گه پرستو تو با این غذاهات اعصاب ادمو خرد می کنیا :))))


نظرات 1 + ارسال نظر
نیگولی پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 01:50

هنوزم بغلت میتونه خیلی از مشکلات رو کم کنه و این چیز کمی نیست

قلب- توت فرنگی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.