انگشت اشاره

انگشت اشاره

انگشت اشاره

انگشت اشاره

* برا سالگردمون، رفتم یه دست لباس برا خودم خریدم. یه مانتو پشمی ذغالی که از پشت پیله داره و جلو بازه. با دامن پشمی چارخونه  ریز طوسی- مشکی-ه ریز که خطای باریک زرشکی داره، با ساپورت بافت مدل پیچ-دار طوسی روشن. با شال زرشکی. و احتمالن بلوز مشکی یا قرمز.با رژ زرشکی که رنگ رژی-ه که بنظر هاپو خعلی بم میاد... البته من که فک می کنم پوستم یه مدل خشک و زشتی شده که هیچ مدل ارایش عنی بم نمیاد و فقط دوس دارم خونه بمونم. بعدتر؟ ادم چرا حتی خونه مونده هم براش هزینه کردن پیش میاد؟ اه. همین امروز سر هییییچی ١٠٠ تومنم رف. مسخره. خعلی پول دارم. والا...


** داشتم شالگردن می بافدم، ساعت ١٠ بود. ساعت ١٠ بود که به حمید گفتم هدیه خریدی لدفن فردا تنها برو مهمونی رو. کلی اصرار کردم که بره یه کم فان داشته باشه.مشروب بخوره، برقصه دوستاشو ببینه خوش بگذرونه....گفتم فردا لباس خوشگلاتو بپوش، بعد یکی از اون عطر خفناتو بزن برو مهمونی، دخدرا رو بکش. از پُلو-ت نزنیا، اون واسه وختایی که با منی خوبه، چون اون عطرت بغلیه و تنها دخدری که حق داره انقد بهت نزدیک شه که این بوت رو بفمه منم... ورساچی بزن... گفته برو بابا بقیه دخدرا رو می خوام چیکا خودم  یه دونه خوبشو دارم پیشم. دقیقن  جمله ی عاشقانه ش با همین لحن برو بابا-س. هاپوعه خب...دندونم درد می کرد، دندون عقلم که در اومده، لثه م گوشت اضافی اورده، هفته بعد جراحی لثه دارم. دکتر گفت بابا نترسیا اصن برا جراحیت... درد فکم خیلی زیاده، گوشم، گلوم و استخون فکم همه ش درد می کنه. با درد شالگردن می بافم، با هاپو حرف می زنم که یهو اشکام می ریزه می گم: دلم می شکنه از کارش خب حمید... اشکام بند نمیان. تا همین الان بند نیومدن....گریه می کنم و می ترسم. نه از حمید.نه از اینکه نکنه یه جا دوستم نداشته باشه، یه جا ولم کنه. یه جا نکنه بره سراغ یکی دیه، نه.گریه می کنم و می ترسم از خودم. نکنه یه جا ولش کنم.... می ترسم بگذرم ازش. می ترسم از خودم، چون یه روز هم از هیولا تونس بگذره. می ترسم که "بتونم" همه چیزو زیر پا بذارم.... می ترسم که نکنه حمید فقط اومد که کمکم کنه تا بتونم از روزای سخته هیولایی بگذرم و قرار نیس بمونه تو زندگیم....یه راه بوده، یه کمک.... من از اینکه سر هررررررر چیزه کوچیکی تو زندگیم غرامتای بزرگ واسه داشتنش دادم، گریمه.... 


*** می گم یه اهنگ بود که گوش می دادی، توش همه ش سولجر داشت، فلاور...اون اسمش چیه؟... هی گوشم  تو بیرون، لابه لای اهنگا می چرخه تا پیدا کنه.حتی یه بار بزرگ****مهر یه اهنگ گذاشته بود فک کردم اونه...اون لعنتی چیه که ٤-٥ ماهه گوشم درگیره پیدا کردنشه؟

برام فقط نوشته: Scorpion wind-of-change

نظرات 3 + ارسال نظر
الیکا جمعه 27 آذر 1394 ساعت 15:43

مرسی عزیزم

:)

الیکا جمعه 27 آذر 1394 ساعت 02:10

میشه آدرس جاهایی رو که ازشون لباس میخری بنویسی؟مثلا همین ستت رو.از کدوم مغازه گرفتی؟خیلی دلم میخواد یه تیپ اینطوری داشته باشم:قلب برای تو

من مانتوم رو از بازار تهران خریدم، ساپورتم رو از پنتی که تو خیابون ولیعصره، شالم رو از اچ اند ام، دامنم رو از تندیس و بلوزش رو ازگپ

نیگولی پنج‌شنبه 26 آذر 1394 ساعت 10:52

دندونت زودی خوب شه
خیلی بدم میاد از درد دندون
حالا کی خوشش میاد اما خب خیلی نفرت انگیزززززه

مرررسی نگار جون. اره وااقعن :/

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.