گاهی سر بزنید به نت دریم هاتون، شاید لازم باشه یه سری چیزا رو اصلاح کنید... من؟ خیلی اتفاقی رفتم ورقش زدم، یکی از دریم ها با مداد نوشته بودمش، پاکش کردم و با روان نویس سبز خواسته ی درست و محکم ترم رو نوشتم... گاهی به مرور زمان نیاز ها و خواسته های ادم تغییر می کنه حتی توو دریم هاش
اره شاید باید شروع کنم... یه دفترچه یادداشت خوشگل بخرم و توش بنویسم. خیلی وقته لوازم تحریر جدید و خوشگلی برای خودم نخریدم. فقط همیشه شروع کردنا برام سخته. انقد که همیشه دفنشون کردم باید بگردم پیداشون کنم. عجیبه یه آدم این همه بی رویا باشه. الان فقط یه چیزای کلی تو ذهنمه. مثلا یه شغل با درآمد خوب. مثلا تموم شدن این پایان نامه لعنتی. تو با دیتیل می نویسی؟ رویا راجع به همممه چیز توی آینده؟ چیزای کوچیک کوچیک و بزرگ بزرگ؟
شروع کن به نوشتن، اصن کلی بنویس...از یه جایی به بعد دیتیل های خواسته هات رو هم می تونی تصویر کنی تو ذهنت و اونا رو هم بنویس... اره، من با دیتیل می نویسم. در مورد هممممه چی. چیزای خیلی خیلی کوچیک و خیلی خیلی بزرگ
من هیچ وقت رویاهامو ننوشتم. من همیشه دفنشون کردم و نذاشتم بیان تو ذهنم. چون فکر می کنم که هیچ وقت بهشون نمیرسم و جلو چشم بودنشون فقط آزارم میده. نمی دونم
یه بار به روش من امتحان کن... بنویسشون و بعد از یه مدت ببینشون، ببین تیک خوردنشون رو... بعد؟ دیه پشیمون نمیشی از رویا داشتن