* هیولا دعوتم کرده این هفته که برم باش حرف بزنم... بهش گفتم
I started seeing someone
اصرار کرد که یه بار فقط... گفتم من حرفامو زدم و هیچی ندارم و تو همه ی دوست داشتنهایی که مال تو بود رو تبدیل به خشم و سنگ کردی، گفتم انگار تو از سیاره ی دیگه ای هستی و هفته و ماه ت با دنیای من فرق داره، من نمی خوام اما اگه می خواستم هم خسته تر از اونیم که بتونم با سیاره ی تو ست بشم... گفت: من با تو ست می شم پرستو
گفتم
Leave me alone aqa jan... U just show up when ever u want and fuck my life
گفت فقط یه بار... من تموم روزایی که تو ایران نبودم رو به امید دیدن تو گذروندم، فقط یک بار...
برام اهنگ اتاق رو فرستاده از علی ****رضا اذ*ر و امیر***عباس گ***لاب
گوشش کردم، از دیشب هزار بار. گفته گوش کن. گفته دیه نمی دونم چی بگم بت پرستو. چه جوری دیگه اصرارت کنم. گفته این اهنگ انتهای اصرارمه. بلد نیستم پرستو...
می شد از رفتنت گذشت اما
جان به اندازه ی پاهایم نیست...
انتهای اصرارش رو هزار بار گوش کردم...
برام لیریک اهنگ رو تکست زده:
گفته بودی همیشه خواهی ماند
سنگ بارید، شیشه خواهی ماند
گفته بودی ترک نخواهی خورد
دین و دل از کسی نخواهی برد
گفته بودی عروس فردایی..
با جهانم کنار میآیی
گفته بودی دچار باید بود
مرد این روزگار باید بود
گفته بودی بهار در راه است
ماه باران سوار در راه است
گفته بودی ... ولی نشد انگار
دست از این کودکانهها بردار !
گفته بودم نفاق میافتد
اتفاق ، اتفاق میافتد
گفته بودم شکست خواهم خورد
از تو هم ضربهشست خواهم خورد
گفته بودم در اوج ویرانی
از من و خانه رو بگردانی
هرچه بود و نبود خواهد مرد
مرد این قصه زود خواهد مرد
ماجرا زخم و داستانها درد
نازنین ! پیچ قصه را برگرد
از گریه فقط جلوی دهنم رو گرفتم ،چرا اخه همه جای زندگیم سخته... چرا باید واسه هر بخش زندگیمباید قدم سخت بردارم،چرا باید با همه چیز بجنگم، با خودم، با دنیا...
س****ک*****س اند د ِ سیتی تموم شد و با اینکه اخرش کری با بیگ ازدواج کرد این بار هم، اما متنفر بودم از بیگ... بخاطر همه ی دردایی که به این ادم داده. و برام مهم نبود هپی اندینگ تهش...
آخ که من تنم میلرزه وقتی این پستا رو میخونم میدونی که چرا
می دونم می دونم... همونجایی که داریوش می گه مثه مردن می مونه دل بریدن