صورتمو با صابون و اب گرم می شورم، یه حال خوبی داره شستن صورت با اب گرم و صابون... تو اینه قیافه ی خودم رو می بینم، بند سفید پیژامه م زده بیرون. یه پاپیون خوشگل می زنمش. شروع می کنم به مسواک کردن... فک می کنم پیژامه ها چقد حالمو خوب می کنن واقعن، حتی به اندازه ی مانتوها ... به سو*** تین اسفنجی سفیدی که زدم نیگا می کنم، سینه هام واقعن خوش فرمن توو این اسفنجی سفیدا... داشتم فک می کردم چطوری برام اکی بود خوابیدن با ادمای مختلف؟ نه که خوده س****ک****س الان برام عجیب باشه، الان برام سخته لخت شدن... یه حس جدیدیه که بلد نیستمش بگم. اون روز داشتیم با هاپو در مورد س****ک*****س صحبت می کردیم، بهش گفتم می دونی الان راحتم باهات، تو می دونی من کمرم پرز داره و کاملن بی مو نیستم، می دونی گاهی جوش می زنم و می دونی سینه هام خیلی بالا و سفت نیستن. گفته اوهوم، اینا تویی پرستو و من تو رو دوست دارم...
تنها ماسکی که حوصله شو دارم هرشب برا صورتم استفاده کنم و انجامش می دم، یه لیمو ترش رو دو قاچ می کنم، نصفشو می مالم به صورتم، نصفشم می چکونم تو چایی سبزه اخر شبم که همیشه با برگ به لیمو همراهه...
فردا باشگا دارم، هاپو گفته برو باشگاهتو. گفتم باشگا رو دوست دارم واقعن ، اما خب پیش تو اومدن رو بیشتر دوست دارم ... از اونجا که بیشتر حرکاتم با دمبله، و هاپو اعلام کرد دمبل یک کیلو و دو کیلو و تموم کیلوها رو توو خونه داره، فردا برم پیشش و تمرین فردام رو باهم انجام می دیم ...
الان؟ منتظرم چاییم سرد شه، نصف لیمو رو به صورتم زدم و داره می سوزه صورتم و با یه نصف ورقه آ٣ دارم خودمو باد می زنم واون اهنگ ابراهیم تاتلیس، اهنگ "انام" که امروز توو ماشین شنیده بودو گفت براش بریزم رو فلش، و یه سری اهنگای دیگه ابراهیم رو می ریزم و فک می کنم که هاپو همون کسی بود که دفعه ی دوم که دیدمش برام توو یه سی دی اهنگای فابیان رو رایت کرده بود، یاداوریه اینکارش لبخند میاره رو لبم ... که یکی هنوزم از اینکارا بلد بود، از این کارای قدیمی و رمنس :)
پرستوووووووو من تازه فهمیدم با آقاهه ی هاپو دوس هستی :D
عزیزمممم چقددد خوشال شدم
از لاو بازیا و این مدلی رابطه
خوشال باش همیشه پرستوو
مررسی صبا جان... مرسی از محبت و مهربونیت :)